مقدمه

مساله شناسایی و آموزش تیزهوشان و با استعدادها، مساله تازه ای نیست و ریشه ای بسیار کهن دارد، بیش از دو هزار سال پیش در یونان باستان، افلاطون این نظریه بود که کودکان تیزهوش، می باید از همان سنین کودکی انتخاب شوند و به آنان آموزش ویژه درباره علوم و فلسفه داده شود، توجه روزافزون جوامع امروز بشری، نسبت به شناسایی و آموزش و پرورش تیزهوشان  و با استعدادها ناشی از تشخیص این نکته است که افراد برجسته میتوانند برای مشکلات اجتماع فردا، راه حلهای منطقی بیندیشند و از بوجود آمدن بحرانهای گوناگون اجتماع و اقتصادی و سیاسی جلوگیری نمایند(سیف نراقی و نادری . 1374 .ص 44). از پدیدارهای  وجودی انسان این است که افرادش باهم تفاوتهایی دارند و میتوان وجود همین تفاوتها را یکی از علتهایی دانست که مطالعه انسان را ضروری می نماید، در زمان های اخیر تفاوتهای فردی مورد توجه بیشتری قرارگرفته زیرا این واقعیت به تجربه ثابت شده که برای انجام دادن هرکاری استعداد و آمادگی ویژه ای لازم است(بنی هاشمی و صفار . 1388 .ص 23).